سلیمان خان قانونی و شاه طهماسب - جلد 1

واقعا کتاب زیبایی است ممنون از شما آپلود کننده محترم وبسایت کتابناک

اولمه فرماندهی قشون طلایه عثمانی که از بسیج قبیله تکلو مستقر در خاک عثمانی بود در عبور تنگه مرزی شکست خورده و 4 فوج سرباز از دست می دهد.اغزیوار بیگ فزمانده مرزی ایران عقب نشسته در دشت منتظر رسیدن قوای عثمانی می شود.با مشائرع فرایور مجارستانی که برای اتحاد با ایران علیه عثمانی امده قرار می شود سپاهی از عقب به فرماندهی القاص میرزا برادر شاه طهماسب به سپاه عثمانی خمله نماید.اولمه اولین خیانت خود را مرتکب شده و پیشنهاد می کند لشگر عثقمانی پشت سر خود دیواری بسلزد در نتیجه سپاه عقب ایران به حمله نمی رسد و دومین خیانت اولمه تکلو توپ های عثمانی به خط اول جنگ علیه اغزیوار بیگ که از جلو خمله کرده می اورند و تلفات سنگینی به ان وارد می کنند.
سپاه عثمانی از پل عبور و به پیشنهاد اولمه پل را خراب می کنند.ایرانیان از محل گدار اب عبور کرده و به پشت سپاه عثمانی می رسند و جمله از دو طرف به سپاه عثمانی شروع می شود.با خیانت اولمه تکلو جارچیان عثمانی به دروغ جار می زنند که شاه طهماسب کشته شده و سپاه در استانه از هم پاشیده عثمانی می رهد و ایرانیان عقب نشینی می کنند.
اولمه با ابراهیم پاشا به طرف سلماس و ارومیه می رود و عشایر ان منطقه را مه دیوار سنگ چین مقاومتی بسته اند با لباس مبدل کلاه قزلباش می فریبد و باعث نابودی انها می شود.
طهماسب از خوی به تبریز رفته و با مشاوره تصمیم می گیرند در مسیر برج های مقاومتی بسازتد در محل برج ها حنک اصلی ایران و عثمانی شکل می گیرد و فرماندهی سپاه عثمانی با سرلشگر لطیف گویون و جناح چپ تومانباشی اری عبدا... است و در این جنگ کسانی چون اغزی.ار بیگ و انوش تکین از نسل شاهزادگان کشته و زخمی می شوند...

در ادامه ابراهیم پاشا صدر اعظم عثمانی که یک ارمنی تازه مسلمان و با خواهر سلیمان قانونی ازدواج کرده چون پدرش در ارومیه سکونت داشته و وصف ان را شنیده سعی در خرید املاک در اذربایجان ایران می کند که با کسب اجازه اولمه تکلو از شاه طهماسب و مخالفت وی نظر شاه را با کمک بالیوز عثمانی به اطلاع می رساند.
ابراهیم پاشا سلیمان قانونی را ترغیب می نماید که پس از عدم موفقیت در اتریش به شرق و اذربایجان ایران مانند پدرش سلطان سلیم اول اقدام نماید.روکسلان اقدامات خود را شروع و اول از ابراهیم پاشا می خواهد که با وی متحد شود.و چون مخالفت نی کند با کمک رییس خواجگان حرم اول او را مبتلا به حصبه با کمک محتویات معده بیمار حصبه و دو مرتبه با کمک غلام ابراهیم پاشا سعی در خوراندن زهر به وی می کند و موفق نمی شود وی به نزد سلیمان قانونی که به طرف اذربایجان ایران رفته می رود . قبلا مصطفی را عاشق فرهنگ و ادب ایرانی است به مخفی کردن عقاید و همراهی با پدر در لشگرکشی به ایران می نماید.
اولمه تکلو که نقش زیادی در این حمله دارد پس از خیانت اطلاع رسانی نامه ابتدا به عثمانی می رود و سلیمان برای شروع حمله بهانه نامه ای به او می دهد که از شاه طهماسب می خواهد اولمه را دوباره حاکم ادربایجان نماید.شاه قبول می کند ولی ریاست قشون در حال بسیج عشایر را به چوهه سلطان پیشکار خود که جانشین دیوسلطان رولو مرحوم شده می سپارد.اولمه تکلو تلاش می کند با استخدام نقالان و دوره گردان و زنده کردن کینه های قدیمی قبایل اختلاف بیفکند که با برملا شدن می گریزد و در خانقاه اردبیل بست مینشیند و با کمک فرستادگان سلطان عثمانی فرار می مند و به ترکیه می رود.

کتاب را مطالعه نمودم.در اغاز صحبت از تشریفات نماز جمعه در ایاصوفیه و حضور سلیمان قانونی پادشاه عثمانی و تشریفات ناهار ظهر جمعه و بعد در خصوص همسران پادشاه که از سیصد سال قبل سلیمان بدلیل اسیر شدن یکی از زنان دیگر همسر عقدی نداشتند و هر همسر که برای پادشاه پسر بیاورد به مقام سلطانیه نائل میامد.
گل بهار پسرس به نام مصطفی که باهوش و با لیاقت و درس خوان بود اورد که پسر بزرگتر و جانشین قانونی سلیمان بود و روکسلان روسی که تنها زن عقدیسلیمان قانونی بود پسری به نام سلیم که بی لیاقت بود می اورد.روکسلان سعی می کند با از میان برداشتن مصطفی و ابراهیم پاشا صدراعظم راه سلطنت سلیم دوم ملقب به سلیم خمار که تنها فتح زمان او جزیره قبرس بود که ونیز را با عثمانی دشمن کرد می باشد و روکسلان موفق می شود
سلیمان قانونی به جنگ پادشاه مجارستان می رود و بودا و شهر پست را متصرف می شود.پادشاه فراری مجارستان با پادشاه فرانسه و اسپانیا سعی در حمله به عثمانی دارند که سلیمان قانونی به وین پایتخت اتریش حمله و با وجود محاصره به دلیل نداشتن توپ قلعه گیری موفق به فتح نمی شود.
سازمان عجمی اوغلان نهادی است که جوانان مسیحی اسیر را به خدکت گرفته و پس از مسلمان شدن انها را امزش و افراد کم استعداد به عنوان افسر به سپاه ینی چری ملحق و افراد باهوش با طی مدارج عالی به مقامات کشوری مهم در دستگاه عثمانی می رسیدند.

سلام ودرود بر شما با آپلود این کتاب زیبا با ترجمه مرد بزرک ذبیح اله منصوری دشتی .منتظر آپلود های بعدی شما هستیم
پاینده باشید